بعد از انتشارِ مطلبِ قبلی در موردِ آقای دکتر محمود خاتمی، یکی-دو تا از آثاری را بررسی کردم که در صفحهی رسمیِ ایشان جزوِ آثارشان ذکر شده است. یکی از آنها این است (مشخصات را با جزئیاتی بیش از آنچه در صفحهی رسمیِ ایشان آمده مینویسم):
"The epistemological quest: from the possibility of experience to the possibility of communication", Organon F, 10 (2003): 357-379.
خوشبختانه مقاله به صورتِ پیدیاف در اینترنت در دسترس است. مقالهی بسیار خوبی است.
اما این را هم ببینید:
Andrew N. Carpenter, "Davidson's transcendental argumentation", in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, pp. 219-237.
شخصاً یکی-دو پاراگراف را مقابله کردم و اختلافی ندیدم. مثلاً دو جملهی اولِ اولین پاراگرافِ مقالهای که به نامِ آقای خاتمی منتشر شده است این است:
Philosophers commonly associate questions of the form "what are the conditions for the possibility of X" with Kant and with Kant's novel philosophical methodology, transcendental argumentation. Kant's genius, however, did not lie in his merely raising questions of this form; many philosophers had asked questions like this before Kant.
و دو جملهی اولِ مقالهای که به نامِ آقای کارپنتر منتشر شده است این است:
Philosophers commonly associate questions of the form "what are the conditions for the possibility of X" with Kant and with Kant's novel philosophical methodology, transcendental argumentation. Kant's genius, however, did not lie in his merely raising questions of this form; many philosophers had asked questions like this before Kant.
آخرین پاراگرافِ هر دو مقاله با این جمله شروع میشود (و این جملهی نسخهی منتشرشده به نامِ آقای کارپنتر را میشود در گوگلبوکز دید):
I have demonstrated that Davidson offers "maximally strong" transcendental argumentation.
البته مقالهی آقای کارپنتر چکیده ندارد و مقالهی آقای خاتمی دارد و عنوانِ بعضی بخشها متفاوت است؛ اما، غیر از اینها، من ابتدای همهی پاراگرافهای این دو نسخه را مقایسه کردم و اختلافی ندیدم.
به نظرم نمیشود نتیجه نگرفت که یکی از این آقایان مرتکبِ سرقت شده است.
—
پینوشت [بیستوچهارمِ آبان].
نتیجه گرفته بودم که لابد یکی از این دو نفر (آقایان خاتمی و کارپنتر) مرتکبِ سرقت شده است. امروز دوستی خبر داد که نشریهی ارگانون اف که مقالهی موضوعِ این مطلب را با نامِ آقای دکتر خاتمی منتشر کرده بوده است در وبسایتِ رسمیاش بیانیهای منتشر کرده است:
مقالهی با عنوانِ
"The Epistemological Quest: From the Possibility of Experience to the Possibility of Communication" (Organon F, 10, 2003, No. 4, 357-379)
که با نامِ محمود خاتمی منتشر شده بود از صفحهی وبِ ما برداشته شده است. معلوم شد که این مقاله تقریباً طابق النعل بالنعل رونوشتِ اثرِ دیگری است که کسِ دیگری نوشته است و چونان فصلی از کتابی منتشر شده است
(Andrew N. Carpenter, "Davidson's transcendental argumentation", in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, 219-237).
انتحال را عموماً جرمی جدّی میانگارند، هم بر ضدِ قانونی که از مالکیتِ معنوی حمایت میکند و هم بر ضدِ بنیادیترین اصولِ اخلاقیِ حاکم بر پژوهشِ علمی. ارگانون اف به این اصول پایبند است و هیچ فعالیتی را که بر خلافِ آنها باشد برنمیتابد. متأسفانه، در زمانِ انتشار، نه داورانِ ما و نه ویراستاران نتوانسته بودند این را دریابند که مقالهای که محمود خاتمی فرستاده بوده منحول است. ارگانون اف قربانیِ عملی غیراخلاقی و غیرقانونی است.
مایلایم از اندرو ان. کارپنتر و نیز از خوانندگان بابتِ انتشارِ این مقاله عذرخواهی کنیم.
The paper entitled “The Epistemological Quest: From the Possibility of Experience to the Possibility of Communication” (Organon F, 10, 2003, No. 4, 357-379) published under the name of Mahmoud Khatami was withdrawn from our web page. It turned out that the paper was almost a verbatim copy of another work which appeared as a book chapter written by someone else (Andrew N. Carpenter, “Davidson’s transcendental argumentation”, in Jeff Malpas, ed., From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the Transcendental, Routledge, 2003, 219-237).
Plagiarism is widely considered to be a serious crime against both the law protecting intellectual property and the most fundamental ethical principles governing scientific research. Organon F adheres to these principles and does not tolerate any activity which goes against them. Unfortunately, at the time of publication, neither our reviewers nor the editors were able to detect that the paper submitted by Mahmoud Khatami was a plagiarism. Organon F fell victim to an immoral and unlawful act.
We would like to apologize to Andrew N. Carpenter as well as to the readers for circulating the paper.