احساسِ خوبی ندارم وقتی کسی میگوید که دارد کتابی را ویراستاری میکند. احساسِ ناخوبام مربوط میشود به این واژهی "ویراستاری": آیا آن شخص مثلاً این را هم میگوید که دارد کتابی را مترجمی میکند؟ یا مقالهای را مؤلفی میکند؟
اما چرا احساسِ بدی ندارم اگر بشنوم که مثلاً لینکلِیتِر مشغولِ کارگردانیی فیلمی است؟ این تفاوتِ احساسها قاعدتاً باید توضیحِ دستوری یا زبانشناختیای داشته باشد. شاید یک تبییناش این باشد که در موردِ صفتِ فاعلیِ "ویراستار" (برساخته از مصدرِ تازهساختهی "ویراستن")، اسممصدرِ "ویرایش" را هم داریم، اما در موردِ "کارگردان" چنین چیزی—متمایز از خودِ واژهی "کارگردانی"— نداریم.
حدسِ بیپشتوانه و احتمالاً کمسوادانهی من این است که کسی که صحبت میکند از "ویراستاری" اصولاً آشناییِ جدیای با مفهومِ ویرایش ندارد، یا دستکم ابتدائاً با مفهومِ ویراستار آشنا شده است نه با مفهومِ ویرایش.
و اگر صحبت از "ویراستاری"کردنْ عمدتاً به لحاظِ لفظی است که ناخوشایند است (یا دستکم برای من اینطور است)، چیزِ دیگری هست که بهنظرم مفهوماً اشتباه است و شنیدناش گاهی لبخندی هم به همراه میآورَد: اینکه کسی صحبت از این کند که متنی را که مثلاً یک ماه پیش ترجمه کرده است حالا باید بنشیند و ویرایش کند. بهنظرم چنین کسی میخواهد بگوید که باید ترجمهاش را با اصل مقابله کند، یا در نثرِ فارسیاش بازنگری کند، یا سعی کند سهوالقلمها را بیابد و اصلاح کند، یا کلّاً متن را یک بارِ دیگر بخوانَد، یا متن را تنقیح کند، و از این قبیل. آنطور که من مفهومِ ویرایش را میفهمم، کسی نمیتواند نوشتهی خودش را—دستکم تا وقتی هنوز زیاد از آن فاصله نگرفته و نمیتواند چونان خواننده بخواندَش—ویرایش کند.
در زبان انگلیسی شنیدن این که کسی بگوید مشغول ادیت کردن پایان نامه یا مقاله ام هستم چندان غریب نیست. معنای آن این است که چیزکی نوشته ام و دارم روی آن کار می کنم. در فارسی هم "ویرایش" را "زیاد یا کم کردن مطلب، تصحیح و تنقیح" معنا کرده اند. بنا بر این به نظرم گفتن این که دارم نوشته ام را ویرایش می کنم خیلی بیراه نباشد. البته می دانیم که مقاله و پایان نامه و کتاب و حتی شعر و ترانه در نهایت از دید انتقادی چند نفر می گذرد، اما کار خود شخص روی نسخه اولیه اثرش هم احتمالا مصداق ویرایش است.
اون طور که یادمه توکتابای درسی دبیرستان هم از «ویرایش» نوشته بود و از «ویراستار»
مطلبی که قبلاً دراینباره نوشتهام:
«ویراستاری» و «ویرایش»
ـ سیدفضلالله میرقادری کتاب را «ویراستاری» کرده است.
ـ تاکنون حدود صد کتاب را «ویراستاری» کردهام.
ـ یکی از کارهایی که آنجا انجام میگرفت، این بود که وقتی کسی غزلی یا قصیدهای میخواند، آن را «ویراستاری» طولی میکردند؛ یعنی میگفتند که جای این بیت اینجا نیست؛ جایش قبل از این بیت قبلی است.
ـ آیا «ویراستاری» عبارت بالا ایرادی دارد؟
هر شغل و حرفهای عنوانی دارد و به کارهایی که در آن شغل و حرفه انجام میشود، نام یا نامهایی دادهاند. برای نمونه، «رانندگی» عنوان شغل است و «راندن» کاری است که در آن شغل انجام میشود. بههمینترتیب، «جوشکاری» و «بنایی» و «نجاری» و «معلمی» عنوان شغل است و «جوشدادن» و «خانهساختن» و «صندلیساختن» و «درسدادن» کاری است یا بخشی از کاری است که در این حرفهها صورت میگیرد.
«ویراستاری» و «ویرایش» نیز چنین حالتی دارد. دخلوتصرفها و حکواصلاحهایی که ویراستار در متن میکند، «ویرایش» است؛ اما مجموعۀ این کارها تحت عنوان «ویراستاری» شناخته میشود. بهطور کلی، اسم شغل را وقتی به کار میبریم که نگاهی کلان به مجموعۀ کارها داشته باشیم و از بالا به آن بنگریم. هنگامی که سخن از کارهای تک و کوچک است، چنین کاربردی درست و دقیق نیست. بااینحساب، همانطور که اگر بگوییم «داشتم ماشین را رانندگی میکردم» یا «خانه را بنایی میکردم» یا «میز را نجاری میکردم»، کلاممان طبیعی و درست نیست، گفتنِ اینکه «این کتاب را من ویراستاری کردهام»، چندان طبیعی و صحیح نیست. با این توضیحات، در تمام جملههای بالا بهجای «ویراستاری»، باید «ویرایش» نشاند.
📄ویرِ ویرایش📄
محمد یوسفیشیرازی
t.me/virevirayesh