و شب خوابام نمیبُرد و در ذهنام میگشت که
کسی را میشناسم که معمولاً اغراق نمیکند و میگوید که، بنا بر معامله اگر بود، حاضر بود یک دستاش را بدهد و بارانیِ آبیِ معروف را خودش سروده بوده باشد. میاندازدمان وسطِ ماجرای عاشقانهای که چندان معلوم نیست که چیست، و در پنج دقیقه به طرزی درگیرمان میکند که رهاییمان شاید راحت نباشد. همان شعری که تمام میشود با ارادتمند، اِل. کوئن.
چند تا از آهنگهایش هست که هر کدام را صدها بار شنیدهام (در این زمانهی آیپاد میشود آمارِ دقیق داد)، و بارها حیرت کردهام از این عمق و شدتِ شاعرانگی. بارها، از جهاتی، یادِ چیزهایی افتادهام که از شاعرانِ خیلی بزرگِ خیلی قدیم میشنویم، یادِ رودکی که، به گزارشِ نظامیعروضی، "چنگ برگرفت و در پردهی عشاق این قصیده آغاز کرد: بوی جوی مولیان آید همی…".
لِنِد کوئن، با آن صدای بمشده و آن شعرهای شگرف و ترانههای غمگینِ عاشقانه و طنزِ پوچگرایانهی غریب، دیروز درگذشت.
شعرِ عنوان:
https://www.leonardcohenfiles.com/sweetestsong.html
It goes like this
The forth, the fifth
The minor fall, the major lift…
اینها معنیِ دقیقی (نه چندان غیرمقدماتی) در موسیقی دارند و قبلاً به این فکر کردهام که یک نفر که آن را نداند تا چه حد می تواند "آکوردِ پاسخ" را مجسم کند:
همزمان که ازشان نام می برد آکورد نیز شنیده میشود: آکوردِ درجهی چهارم، درجهی پنجم ، آکورد مینور (روی درجهی ششم)، آکورد ماژور (روی درجهی چهارم) و ادامه. در واقع آکوردِ پاسخ (یا درستتر بگوییم *هارمونیِِ* پاسخ) چیزی جز وصل آکوردهای اصلی، آکورد فرعی و آکورد نامطبوع کاسته (روی درجهی هفتم مد مینور هارمونیک) و حل آن روی درجهی اصلی نیست.
اصولا خواندن این که آکورد پاسخ چیست ملالتآور ولی اجرا و توضیحش به همراه یک ساز هارمونیک هیجانانگیز است.
بازخوانیِ سراسر پیانوییِ روفوس وین رایت از این آهنگ شاید شنیدنی باشد:
https://www.youtube.com/watch?v=xR0DKOGco_o
با رجوع به صفحهی ویکیپدیایِ آهنک معروفِ وی، نکتهی جالبی دیدم که شاید خیلیها ندانند. آن جملهی آخر نقلقول خیلی به من چسبید
Although structured as a love song, "Dance Me to the End Of Love" was in fact inspired by the Holocaust. In an interview, Cohen said of the song:
“ 'Dance Me to the End Of Love' … it's curious how songs begin because the origin of the song, every song, has a kind of grain or seed that somebody hands you or the world hands you and that's why the process is so mysterious about writing a song. But that came from just hearing or reading or knowing that in the death camps, beside the crematoria, in certain of the death camps, a string quartet[2] was pressed into performance while this horror was going on, those were the people whose fate was this horror also. And they would be playing classical music while their fellow prisoners were being killed and burnt. So, that music, "Dance me to your beauty with a burning violin," meaning the beauty there of being the consummation of life, the end of this existence and of the passionate element in that consummation. But, it is the same language that we use for surrender to the beloved, so that the song — it's not important that anybody knows the genesis of it, because if the language comes from that passionate resource, it will be able to embrace all passionate activity.
http://news.nationalpost.com/arts/music/i-think-i-will-follow-you-very-soon-the-beautiful-marianne-ihlen-was-more-than-leonard-cohens-muse