اما رواقی‌گری را باکلاس‌تر می‌یابم

این دم‌را‌غنیمت‌شمردن که هوراس بیست قرن پیش توصیه کرده صرفاً توصیه به این نیست که لذت‌بردن از زندگی را ترجیح بدهیم به لذت‌نبردن از زندگی، تو گویی امر دائر است بینِ‌ اینکه بخواهیم زندگیِ لذت‌جویانه‌ای داشته باشیم یا زندگیِ صوفیانه‌ای. بلکه من این‌طور می‌فهمم‌اش که مخاطب‌اش کسی است که متقاعد شده است که باید دم را غنیمت شِمُرْد [نسخه‌ی بدل: باید دم را غنیمت شِمُرَد]؛ حالا توصیه این است که موقعیت را برباید، چنان‌که گویی زمانه عزم کرده ما را از لذاتی محروم کند و باید خوشی را از چنگ‌اش درآوریم (چنان‌که اخوان‌ثالث در مصراعِ دومِ آن تک‌بیت‌اش گفته است: ربودیم از کفِ گردون شبی خوش). شاید حتی قاپیدن تعبیرِ مناسب‌تری باشد.
 

2 نظر برای "اما رواقی‌گری را باکلاس‌تر می‌یابم"

نظرتان را بنویسید