بحثِ جدیِ این دو جوانِ پرهوشِ بسیارخوان را گوش میکردم. س اشکال میکرد و م جواب میداد. س یک جا گفت "نه دیگه: شما دارید فرار میکنید".
گفتم "فرار کردن که بد نیست؛ جـِر زدن است که بد است".
یک نظر برای "مباح، بلکه ممدوح"
اگر شما "بد" را در هر دو مورد کاربردش برای دلالت بر بدِ اخلاقی به کار بردهاید آنچه گفتهاید درست است. در یک مسابقهی کشتی کسی که جر میزند از نظر اخلاقی کار بدی انجام داده است ولی کشتیگیری که از تشک کشتی فرار میکند کار اخلاقاً بدی انجام نداده است (گر چه مطابق قوانین کشتی مرتکب خطایی شده است). اما شاید اعتراض س ناظر بر وضعیت اخلاقی عمل م نبوده است. شاید ادعای س این است که پاسخ م از نظر "فنون" استدلال گام بدی است. یعنی چندان کمکی به نشان دادن درستی ادعای او نمیکند. همانطور که کشتیگیری که مدام از تشک فرار میکند به این معنا کشتیگیر خوبی نیست. بنابراین: فرار کردن از اشکالها دفاع بدی از یک موضع است. جر زدن اصلاً دفاع نیست. تا نظر س چه باشد.
البته از نظر اخلاقی (دست کم در برخی موارد) با "بلکه" در عنوان نوشته موافقم.
اگر شما "بد" را در هر دو مورد کاربردش برای دلالت بر بدِ اخلاقی به کار بردهاید آنچه گفتهاید درست است. در یک مسابقهی کشتی کسی که جر میزند از نظر اخلاقی کار بدی انجام داده است ولی کشتیگیری که از تشک کشتی فرار میکند کار اخلاقاً بدی انجام نداده است (گر چه مطابق قوانین کشتی مرتکب خطایی شده است).
اما شاید اعتراض س ناظر بر وضعیت اخلاقی عمل م نبوده است. شاید ادعای س این است که پاسخ م از نظر "فنون" استدلال گام بدی است. یعنی چندان کمکی به نشان دادن درستی ادعای او نمیکند. همانطور که کشتیگیری که مدام از تشک فرار میکند به این معنا کشتیگیر خوبی نیست. بنابراین:
فرار کردن از اشکالها دفاع بدی از یک موضع است. جر زدن اصلاً دفاع نیست.
تا نظر س چه باشد.
البته از نظر اخلاقی (دست کم در برخی موارد) با "بلکه" در عنوان نوشته موافقم.