در دورانهای ماقبل تاریخ جریانِ آبیای در اقیانوسی بوده؛ اشکالی دارد بگوییم که جهتِ گردشاش جهتِ گردشِ عقربههای ساعت بوده؟ حکیم در صفحهی ماقبلِ آخرِ مقالهی کلاسیکی میگوید که چنین توصیفی غیرطبیعی است بی آنکه به واسطهی این غیرطبیعیبودنْ غلط باشد. به نظرِ من که حتی غیرطبیعی هم نیست که بگوییم (اگر درست باشد) که چشمانِ ارسطو به راسل میمانست.
ترانه را نشنیده بودم (آن بخشِ خاص از عشقْ در واقع را هنوز هم ندیدهام)؛ اما این زبانِ حالام بود در اولِ زمستانِ آن سال:
آه من همینام که هستم
هر چه بخواهم میکنم
اما نمیتوانم پنهان کنم که
نخواهم رفت، نخواهم خفت
نفس نمیتوانم کشید
تا اینکه بیارامی اینجا در کنارم.
مرسی کاوه جان لذت بردم از خواندنش .
محفوظ نوشته ای، تحلیلیِ اهلِ دل!
آه من همینام که هستم
هر چه بخواهم میکنم
اما پنهان نمیتوانم کرد که
نخواهم رفت، نخواهم خفت
نفس نمیتوانم کشید
تا اینجا کنارم بیارامی
طبیعی تر از طبیعی …
آن چنان طبیعی که حذف توالی کنی!
سایتِ رسمیِ دایدو متن را اینطور نوشته که نقل میکنم، ولی شخصاً "I do what I want" میشنوم، نه "I'll do what I want".
I didn't hear you leave, I wonder how am I still here
I don't want to move a thing, it might change my memory
Oh I am what I am, I'll do what I want, but I can't hide
I won't go, I won't sleep, I can't breathe, until you're resting here with me
I won't leave, I can't hide, I cannot be, until you're resting here with me
I don't want to call my friends, they might wake me from this dream
And I can't leave this bed, risk forgetting all that's been
Oh I am what I am, i'll do what I want, but I can't hide
I won't go, I won't sleep, I can't breathe, until you're resting here with me
I won't leave, I can't hide, I cannot be, until you're resting here with me
http://www.didomusic.com/gb/music/songs/here_with_me/
خیلی زیباست.
دوست داشتم نسخه "غیر قابل انتشار" را هم می خواندم 🙂