"ربّنا"ی پنجم

از ربّنای شگفت‌انگیزی که آقای شجریان حدودِ چهل سال پیش خوانده است آنچه بیشتر دوست دارم آخرین بخش است که قسمتی است از آیه‌ی ۲۵۰ از البقرة. بهره‌ی بزرگی از لشکرِ طالوت—شاهِ بنی‌اسرائیل—در آزمونِ به‌اندازه‌نوشیدنِ آب ناکام شده‌اند. از آنان که مانده‌اند، و ایمان هم داشته‌اند، می‌شنویم که امروز ما را توانِ هماوردی با جالوت و سپاهیان‌اش نیست. اما آنانی از این ماندگان که به دیدارِ خداوند یقین دارند می‌گویند بسا گروهی کم‌شمار که به اذنِ خداوند بر گروهی کثیر چیره شدند و خداوند با شکیبایان است. و چون بیرون شد جالوت و سپاهِ او، گفتند خداوندا فرو ریز بر ما شکیبایی و استوار بدار پاهای ما، و یاری کن ما را بر گروهِ کافران*: ربّنا أفرغ علینا صبرًا و ثبّت أقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.

امرِ شناخته‌شده‌ای است که بی‌ذوقان و کم‌سوادان در مواجهه با آثارِ هنریِ از طرازِ اولْ کارشان خرده‌گیری است (و اخیراً باز دیده‌ایم که گویا خلّاقیتی هست در گرفتنِ خرده‌های نو)؛ به هر حال، این وبلاگ‌نویس گاهی بعد از درآمدن از خلسه‌ی شنیدنِ ربّنای آقای شجریان با خودش فکر می‌کند که کاش بخشی از آخرین آیه‌ی البقرة هم در این اثرِ مسحورکننده آمده بود: ربّنا لا تؤاخِذنا إن نَسینا أو أخطأنا ربّنا و لا تَحمِل علینا إصرًا کما حمَلته علی الذین من قبلنا ربّنا و لا تُحَمِّلنا ما لا طاقة لنا بهِ …

* ترجمه‌ای از قرنِ چهارم (ترجمه‌ی تفسیرِ طبری).

 

3 نظر برای ""ربّنا"ی پنجم"

  1. قبول دارم که کم سوادان خرده گیر کم نیستند ولی اثرات تبلیغی و جمعی جملاتی لز قبیل -"امر شناخته شده ای است…… " بی شباهت به حرف آن دو خیاط رند در داستان لباس جدید پادشاه نیست.  اگر نسبت محتوا به حجم و سادگی را لحاظ کنم این داستان ظاهرا کودکانه در نظر من رتبه پایینی را بین خوانده هایم نخواهد داشت. 

  2. سلام

    من یک سوال دارم. شما در نوشتن بسیار دقیق هستید. در ابتدای پاراگراف دوم نوشته‌اید:"در مواجهه با آثارِ هنریِ از طرازِ اولْ ".

    من کسره‌ی "هنریِ" برایم عجیب است. یعنی به گوش من یکی از دو عبارت زیر خوش‌آواتر بود:

    1) آثارِ هنریِ طرازِ اول (حذف «از»)

    2) آثارِ هنری از طرازِ اول (حذف کسره از عبارت شما)

    نظر شما چیست؟ در نکته‌ای نگارشی یا خواندنی اشتباه می‌کنم؟ یا مساله صرفن سلیقه است؟ 

نظرتان را بنویسید