نتیجه‌ی "اخلاقی"؟

فصلِ اولِ کاوشِ اول این‌طور شروع می‌شود:
 
Moral philosophy, or the science of human nature, may be treated after two different manners; each of which has its peculiar merit, and may contribute to the entertainment, instruction, and reformation of mankind.
 
و—تجربه‌ کرده‌ام— این را خواننده‌ی معاصرِ انگلیسی‌زبان بسا که اشتباه بفهمد. همان بدفهمی گاهی در موردِ عنوانِ فرعیِ رساله‌ی فیلسوف هم رخ می‌دهد:
 
A Treatise of Human Nature: Being an Attempt to Introduce the Experimental Method of Reasoning into Moral Subjects.
 
بدفهمی‌ای که در نظر دارم مربوط می‌شود به واژه‌ی moral در نقشِ صفت، که در انگلیسیِ معاصر به معنای اخلاقی است. در خودِ نوشته‌های هیوم هم morals به معنایی مربوط به اخلاق به‌کار رفته است (مثلاً در عنوانِ کاوشِ دوم)؛ اما در جمله و در عنوانی که نقل کردم این‌طور نیست. در زبانِ قرن‌هجدهمیِ هیوم، moral philosophy نامِ چیزی است که امروزه، شاید با کمی تسامح، به آن می‌گوییم فلسفه، و این در مقابلِ natural philosophy است، که یعنی علم (عنوانِ لاتین و ترجمه‌ی انگلیسیِ پرینکیپیای نیوتن را به‌یاد بیاورید).

در فارسیِ امروز خیلی کم پیش نمی‌آید که بخوانیم یا بشنویم که صحبت می‌شود (شاید گاهی به‌طنز) از نتیجه‌ی اخلاقی‌ی حکایت‌ها، و حدس می‌زنم که واردشدنِ این اصطلاح به زبانِ فارسی ناشی از نفهمیدنِ معنای آن واژه‌ی انگلیسی باشد. مُرالِ حکایت یعنی حکمتی که در آن حکایت هست—موضوع لزوماً ربطی به اخلاق ندارد!

یک نظر برای "نتیجه‌ی "اخلاقی"؟"

  1. *شاید* بدفهمی معنای «حکمت» در این موضوع بی‌تاثیر نباشد. فرهنگِ سخن ذیل معنای ۴این واژه می‌نویسد:
    سخن اخلاقی‌ای که عمل بدان موجب رستگاری می‌شود.
    که به نظرم نادقیق یا حتی نادرست است.

نظرتان را بنویسید