"مانیا است این؟ گو باش!"

از یادداشت‌های هنوزپیدانشده‌ی گروتندیک، حوالیِ ۱۹۷۰.

[ظاهراً غرض آن است که حالِ مداومِ آن روزهای او مانیا هم اگر باشد مهم نیست؛ مهم آن است که فورانِ ایده‌ها و توانِ پروراندن‌شان کم نشود. متنِ فرانسه (که اجازه‌ی نقل‌اش نیست) نسبتاً ادبی است. ترجمه‌ی فارسی آشکارا نگاهی دارد به مصراعِ جلال‌‌الدینِ بلخی: "روزها گر رفت گو رو باک نیست".]

 

3 نظر برای ""مانیا است این؟ گو باش!""

  1. بستری می‌شدند اگر امروز؛ متاسفانه.
    گرچه دیده‌ام که چطور قوی مقدمه‌یِ سه تا کتاب را می‌نویسند؛ با همان / در همان بستری‌آنه‌گی.

نظرتان را بنویسید