خورشید و ماه، واقع‌گرایی و وابستگی به هدف

معلم روی تخته نوشت

٤؍١٠؍١٤٣٦
 
ش توجه کرد که شکلِ نمادها تغییر کرده است، و کمی در موردِ قلمِ عربي (در مقابلِ قلمِ فارسی) صحبت کردند. بعد، خ پرسید "آقا، به نظرِ شما تقویمِ قمری بهتر است یا تقویمِ خورشیدی؟"

"بستگی دارد با تقویم چه بخواهیم بکنیم. مثلاً فرض کنید از الآن می‌خواهم برای مدت‌ها بعد با دوستی قرار بگذارم تا با هم کمی قدم بزنیم. اگر بخواهم که این قدم‌زدن در شبی مهتابی باشد، تقویمِ قمری است که به کارم می‌آید؛ اگر بخواهم هوا بهاری باشد، تقویمِ خورشیدی."
 

یک نظر برای "خورشید و ماه، واقع‌گرایی و وابستگی به هدف"

  1. امروز داشتم مجددًا شعری از نِزار قَبّانی میخواندم، یادم آمد چیزی درباره‌ی تقویم و دوست و … نوشته بودید؛ و نمی‌دانستم آیا این شعر قَبّانی را دیده‌اید یا نه:

    قبل أن تُصبحي حبيبتي

    كانَ هناكَ أكثرُ من تقويمٍ لحساب الزَمَنْ.

    كان للهُنُود تقويمُهُمْ،

    وللصينيِّنَ تقويمُهُم،

    وللفُرْسِ تقويمُهُمْ،

    وللمصريِّينَ تقويمُهُم،

    بعدَ أن صرتِ حبيبتي

    صارَ الناس يَقُولون:

    السنةُ الألفُ قبل عَيْنَيْها

    والقرنُ العاشر بعد عَيْنَيْها

     

    راویِ شعر از کسی صُحبت میکند که اینکْ محبوبِ اوست: قبل از اینکه راوی(عاشق) با "او"(محبوب/معشوقه) آشنا شود و "او" معشوقه یا محبوبِ راوی شود، از برای راوی چندین تقویم وجود داشته: چینی، ایرانی، مصری و … ، امّا بعد از اینکه "او" محبوبِ "راوی" میشود، نحوه‌ی سخن گفتن مَردُمانْ درباره‌ی تقویم تغییر میکند: سال هزار قبل از چشمان تو، قرنِ دهم بعد از چشمان تو. 

نظرتان را بنویسید