میخواهد به من امید بدهد. در آخرِ نامهاش نوشته است: ٲلیسَ الصبحُ بقریب؟.
ممنون. ولی، خواهرِ من، یادت هست که در این صبحی که نزدیک است (هود، ۸۱)، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ عذابِ قومِ لوط!
میخواهد به من امید بدهد. در آخرِ نامهاش نوشته است: ٲلیسَ الصبحُ بقریب؟.
ممنون. ولی، خواهرِ من، یادت هست که در این صبحی که نزدیک است (هود، ۸۱)، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ عذابِ قومِ لوط!
:))
یادمان هست که یک بار در موقعیتی مصراع اول بیتی را گفتی و بعد دیدیم که مصراع دومش معنی را بهکلی عوض میکند. در جواب اعتراض من گفتی که ما eclectic عمل میکنیم.
فرزانه، احتمالاً باید بگویم که در محکومکردن و مسخرهکردن هم بر همان روش استوارم!
شما خودت رو قوم لوط مي بيني، طرف، خود لوط. در باب اين كه خوبه يك وقتايي ساده فكر كني و ساده ببيني
Thank you very much for sharing, I learned a lot from your article. Very cool. Thanks. nimabi