در بابِ اینکه گذشته البته چراغِ راهِ آینده است

گفت که اگر در همان دیدارِ اول پیشنهاد نمی‌دادم (و بعداً پیشنهاد می‌دادم) محتمل‌تر بود که بپذیرد. گفتم که یادم می‌مانـَد که دفعه‌ی بعد که برای اولین بار می‌بینم‌اش پیشنهاد ندهم.
 

3 نظر برای "در بابِ اینکه گذشته البته چراغِ راهِ آینده است"

  1. سلام
    نمی دونم چطوری وسط فرگه خوانی و اثبات اینکه اصل جایگزینی و اصل تصریح هم ارزند به اینجا کشیده شدم شاید کنجکاوی درباره تز شما مرا به اینجا آورد …

    ولی خوشحال شدم با برخی نوشته ها و اندیشه های شما آشنا شدم
    این نوشته که معرکه بود خیلی خندیدم
    😉
    صحبت از محله کریم خان هم که منو برد به خاطرات خیلی دور و خیلی نزدیک ….
    مرسی
    لذت بردم

  2. البته جواب نیشدار جالبی بود که به طرف دادی. ولی این بازی، یک بازی تکرارشونده است و اگه قوانین بازی و سود طرفین ثابت باشه، لزومی نداره که در تکرار بازی حریفت لزومن همون حریف قبلی باشه (از نظر مثلن اسم و رسم). میشه از این پیشنهاد طرف برای تغییر استراتژی در دفعه بعد که دوباره تو همون بازی قرار میگیری استفاده کرد.

نظرتان را بنویسید