سعه‌ی صدر نسبت به گذشتگان

در همان سالِ سی‌وسه زاده شده بود. پیش‌زمینه هر چه که بوده باشد، دور از احتیاط نیست که بگوییم در آن سال هیتلر طیِ روالی دمکراتیک به صدارتِ عظمی رسیده بود. پدرِ او هم، مثلِ کثیری از اهالیِ آلمانِ هفتاد-هشتاد سال پیش، به "پیشوا" رأی داده بود و در بازه‌ی چندساله‌ای بعد از انتخاب هم از او حمایت کرده بود.

ناشکیبایانه می‌پرسیدم: چطور به او رأی دادند؟ نبردِ من را ندیده بودند؟ اگر دیده بوده‌اند و رأی داده، در این صورت مسلماً تقصیر داشته‌اند؛ و اگر ندیده بودند و به کسی که نمی‌شناختند رأی داده‌اند، قصورشان به نظرِ من نابخشودنی است. وانگهی…

رفت و از کتابخانه‌اش کتابِ بریک‌هاوس و سمیث را آورد (هلن را در کتابخانه نداشت) و از صفحه‌ی اول‌اش برایم این را خواند:

اما در موردِ وقایعِ زمان‌های این‌قدر دور، مناسب است که عقایدمان را هم‌سو با عقایدِ مردمانِ خردمندی نشان دهیم که در آن زمان می‌زیسته‌اند.

یک نظر برای "سعه‌ی صدر نسبت به گذشتگان"

نظرتان را بنویسید