"دیشب ساعتِ هشت، در اوجِ شلوغیِ شهر، سیزدهدقیقهای از میدانِ ونک رسیدم چهارراهِ پارکوی."
"واقعاً که… رژیم اینهمه آدم کشته، تو خوشحالی که خطِ ویژهی اتوبوس گذاشتند؟ خجالت نمیکشی؟ تازه، معلوم نیست کی چقدر بابتِ این اتوبوسها به جیب زده. اصلاً خودِ شهردار هم که میدونیم برای چی این کارها رو میکنه—اینا که دغدغهی شهر و ترافیک ندارن که."
***
"بدونِ ربّنای شجریان—که تا همین اواخر نمیدانستم خوانندهاش کیست—انگار چیزی از رمضان کم است."
"هنرمندِ بریده از مردم آثارِ قبلیاش هم بد و نازیبا میشود."
***
"حسین درخشان تقریباً دو سال است که در زندان است. خبری نیست. گیرم که جاسوسِ اسرائیل؛ حقِ شهروندی که دارد؟ / گیرم بازجو و پروندهساز؛ انسان که هست؟"
"از این شخصِ پلید طرفداری میکنی؟"
چقدر خوب که تو هستی و گرنه میان اینهمه آدم که پر از ایرادن چجوری زندگی میکردیم؟!
شادي: ذهن عموم مردم ما، حكم مطابق جرم صادر نميكند. خب طبيعتا من ربطش ميدهم به شيوهاي در كودكي با ما رفتار شده است و اين نوع ذهنيت غيرمنطقي را به وجود آورده است.
گوینده ی اول مرا یاد ِ کسی انداخت که برای آمدن ِ شرکت کنندگان ِ کلاسش پنج دقیقه نه، بلکه چهار دقیقه صبر می کرد!
جانا سخن از زبان ما می گویی
اولی: شنیدی رییس مرکز تخقیقات تکمیلی را عوض کردند؟
دومی: ولش کن حوصله ی سیاست را ندارم. مرده شور هر چی سیاست را ببرند. به ما اهل علم چه مربوطه؟
اولی: راستی دیروز نیومدی جلسه حافظ خوانی؟
دومی: رفته بودم دفتر رییس انجمن فیزیک. می گفت قرار پروژه های علمی خوبی با بعضی از استادای شرکت کننده تو همایش ایرانیان خارج از کشور گذاشته. متن سخنرانی خودش را هم داد به من؛ معرکه است.
"ایدئولوژیزدگی" یعنی همین که گزاره هایی را خارج از زمینه آن بیاوری و در مورد آنها داوری کنی!
وا؟
سلام، اسم این ایدئولوژی چیه اون وقت؟
اسامی مهم نیستند، اسامی برای مختصر گویی در مراسم نامگذاری قرار داد می شوند. اسمش را هر چه می خواهی بگذار.آیا ایدئولوژی اندیشی چیزی غیر از تفسیر یکجانبه و خارج از متن و اغراق در برخی مؤلفه های یک اندیشه است؟
مرسی که گفتی اسامی مهم نیستند. فرض بگیر که همینایی که میگی تعریف ایدئولوژی باشه. چه ربطی به این متن داره؟ اگه نشون بدی، اسمش رو هم میذاریم ایدئولوژی قابل انتشار.
http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/09/100921_l11_meshkatian_anniversary.shtml
شاید سیاست زدگی کلمه بهتری باشد.