هرگز نتوانستم با مینروبِ کامپیوترش بازی کنم: دست که روی ماؤس میگذاشتم نشانگر از صفحهی بازی خارج میشد.
و گفتهاند نوجوان که بوده—شاید دومِ راهنمایی (تردید از من است)—آسیمهسر میرود پیشِ چشمپزشک: "آقای دکتر، من هیچــّی نمیبینم." دکتر معاینه میکند، و تصویرِ ئیها را از پشتِ عدسیهای عینکِ آینده نشاناش میدهد. "آخِیـــش: حالا میبینم." نمره؟ یک چشم دیدِ کامل، دیگری صدوبیستوپنجهزارم نزدیکبین.
fa! 🙂
:)) من هم دقیقاً چنین مکالمه ای با چشم پزشک داشته ام! :دی
"حساسیت اش" یا "حساسیتش"
کاوه کدومش درسته؟
مثه اینکه خوشت نمیاد من هم از خوانندگان وب لاگت باشم یا چیزی بنویسم
خداحافظ