المؤمنون ۵۳، و الروم ۳۲

برای مجلسِ ترحیمِ شخصِ‌ عزیزی رفته بودم حسینیه‌ی ارشاد. دیدم که چه جای بزرگی است، و به‌نظرم رسید که سنّ‌ام اگر بیشتر بود و چهل‌وچند سال پیش می‌آمدم اینجا، در نبودِ گوگل و ویکی‌پدیا و با حضورِ پررنگِ دیکتاتوریِ پهلوی، بعید نبود مسحورِ انشاءخوانی‌های علی شریعتی بشوم. باز خوشحال شدم که هرگز مفتون‌اش نبوده‌ام—و البته که فوراً در یادم آمد که كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ.

وَقِـفـُوهُمْ إِنـَّهُم مَّسْئـُولـُونَ

 

2 نظر برای "المؤمنون ۵۳، و الروم ۳۲"

نظرتان را بنویسید