در لزومِ احتیاط در شوخی*

دوستِ خیلی جوانی نامه‌ای فرستاد (ئی‌میل) برای احوال‌پرسی. شاید تا مرا بخندانَد، چیزی هم نوشته بود درباره‌ی مسابقه‌ی فوتبالِ لهستان و ارمنستان. نوشتم که حرف‌اش زشت است—شوخی با اسم‌های رایج در قوم‌های دیگر کارِ سخیفی است؛ برچسب‌زدن، و افرادِ قوم را نوعاً شاغلِ شغلی خاص نشان دادن، زشت است. زشت است، حتی اگر آن قوم ربطی به ما نداشته باشند، حتی اگر بر ما لازم نباشد که، مراعاتِ در اقلّیت‌بودن‌شان در شهر و کشورمان را، حواس‌مان باشد که مؤدب‌تر و ملاحظه‌کارتر باشیم. 

”اشتباه نکن: این از جنسِ اعتراضِ فلان صنف نیست وقتی که در فیلمی شخصیتِ دزد یا قاتل از اهالیِ آن صنف است. تو داستان ننوشته‌ای و فیلم نساخته‌ای؛ صرفاً چند نام شنیده‌ای و با خودِ نام‌ها—با یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های یک قوم—شوخی کرده‌ای، شوخی‌ای زشت. بگذریم از اینکه اصولاً، تا جایی که به ادب و ملاحظه مربوط می‌شود، صنف با قوم تفاوتِ زیاد دارد.“  

کمی شرمنده شدم وقتی که در پاسخ نوشت که شوخی از خودش نبوده و در توئیتر خوانده بوده است.

 

* عنوانِ مطلب ملایم‌تر شده است.

 

10 نظر برای "در لزومِ احتیاط در شوخی*"

  1. نام‌ها از مهم‌ترین شاخصه‌های یک قوم‌اند؟ مثلاً توی ایران، نام‌های فارسی شاخصه‌اند یا عربیا هم هستند؟ یا شاخصه‌ی ما و عرب‌ها یکیه؟ 

    به نظر من نام‌ها اهمیتی ندارند. حتی شخصی‌اش: مثلاً اگر یکی با اسم من هر شوخی‌ای بکنه، عمراً ناراحت نمی‌شم یا فکر نمی‌کنم بی‌شعوره. با قیافه‌ام ولی چرا.

  2. اینکه اسمی ریشه‌اش عربی است یا فارسی، برای ما—که ساکنِ اینجا و آشنا به زبان و فرهنگ‌مان هستیم—موضوعیت دارد. اگر کسی در هالیوود فیلمی بسازد و با اسمی نوعی شوخی کند که گروهِ بزرگی از مخاطبان‌اش گمان می‌کنند اسمی قرقیزستانی است، دیگر اهمیتی ندارد که اسم اصلاً از چه زبانی آمده باشد. شخصی که اسمی را می‌شنود و گمان می‌کند که یک اسمِ نوعیِ ارمنی است، شاید آن‌قدر با زبان و فرهنگِ ارمنی آشنا نباشد که همان تمایزاتی را بتواند قائل بشود که شما بینِ اسم‌های رایجِ ایرانی قائل می‌شوید.

    به نظرِ من، وقتی کسی می‌گوید اسمِ بازیکنانِ ارمنستان را که می‌شنیده احساس می‌کرده "یک عده […]” در زمین هستند، دارد چیزی درباره‌ی قومِ ارمنی می‌گوید و به این قوم توهین می‌کند (حتی اگر تمایزاتِ ظریفی بینِ آن نام‌ها باشد فراتر از دانشِ گوینده)، و توهین‌اش دقیقاً در این است که ارمنی‌بودن را ملازمِ […] می‌‌گیرد. توهین وقتی شدیدتر می‌شود که نه با یکی-دو اسم،‌ بلکه با گروهی از اسم‌ها چنین می‌‌کند که وجهِ مشترک‌شان این است که (به گوشِ او) ارمنی‌اند.

    (گمان نمی‌‌کنم لازم باشد پاراگرافِ آخرِ متن را تکرار کنم.)

  3. -اگر کسی در سطح جهانی چنین چیزی بگوید، بله، اشتباه است. اما در این‌جا، در این جغرافیا، معمولاً این‌جور است که افرادی که دارای فلان شغل هستند، اسامی ارمنی دارند (شاید حتی اسم مستعارشان باشد و واقعاً ارمنی نباشند.) 

    -و چرا زشت است که افراد یک قومی عموماً شاغل در یک شغل باشند (در مملکتی دیگر)؟ شغل مورد بحث، شغل توهین‌آمیزی است؟ مثلاً اگر کسی بگوید با شنیدن اسامی روسی یاد نویسندگان می‌افتم، زشت است؟

    -کسی اسم محمد را می‌شنود، فکر می‌کند عرب است، درحالی‌که منظور گوینده فردی ایرانی بوده. شاخصه؟

     

  4. پس شاید برای شما معلوم باشد که […] چه بوده. بله: به‌نظرِ من این‌طورنامیدنِ شغل توهین‌آمیز است، مخصوصاً که بعد از عبارتی مثلِ "یک عده" آمده باشد. و فاصله‌ی بسیار زیادی هست بینِ اینکه معمولاً صاحبانِ فلان شغلْ نامِ ارمنی دارند (با فرضِ صحّت)، و اینکه معمولاً کسانی که نامِ ارمنی دارند صاحبِ فلان شغل‌اند.

    بله: نامِ "محمد" یکی از شاخصه‌های فرهنگِ ایرانی است (همچنان که نامِ "امیرعلی" و "میلاد" و  "پویا" و "لیلا" و "مریم" و "آتوسا").

    به نظرِ من، حرفِ موردِ بحث در موردِ بازیکنانِ تیمِ ارمنستان شبیه به این است که بازیِ تیمِ افغانستان را ببینیم و بگوییم "احساس می‌کردم یک عده کارگرِ ساختمانی در زمین هستند"، یا کسی در آلمان بعد از دیدنِ بازیِ ایران و توگو بگوید که این نام‌ها را که می‌شنیده احساس می‌کرده "یک عده پناهنده در زمین هستند".    

    • آنچه در موردِ نامِ "محمد" گفتم به‌نظرم در موردِ نام‌های خانوادگی با وضوحِ بیشتری برقرار است: اگر این نام (چونان نامِ کوچک) بینِ فرهنگ‌ِ ایرانی و فرهنگِ سوری مشترک است، نامِ "محمدزاده" نشان از تعلق به مجموعه‌ی محدودتری از فرهنگ‌ها دارد. با توجه اینکه نوعاً در گزارش‌های فوتبالِ ما بازیکنان را (مخصوصاً بازیکنانِ غیرمعروف را) با نامِ خانوادگی می‌خوانند، حدس می‌زنم که حرفِ آن شخص هم ناظر به نام‌های خانوادگی بوده.

  5. من چیز توهین‌آمیزی در این‌که یک ایرانی بگوید *احساس می‌کردم* یک عده کارگر ساختمانی در زمین هستند، نمی‌بینم. آن هم وقتی مخاطبش یک عده ایرانی دیگر باشند که تجربه‌ی هر روزه‌شان دیدن کارگران ساختمانی افغانستانی است.

    به نظرم این حرف شما توهینی است به کسانی که فلان شغل را دارند. آیا شما کارگرساختمانی‌بودن را زشت می‌دانید؟

    • کارگرساختمانی‌بودن را زشت نمی‌دانم؛ این نحوه‌ی صحبت‌کردن—صحبت از شغلِ نمایندگانِ یک کشور، صرفاً بر پایه‌ی اینکه احساس‌ام از نام‌خانوادگی چیست—به‌نظرم زشت و توهین‌آمیز است.

      پس وضعیت این است: تیمِ ملّیِ افغانستان دارد بازی می‌کند. شخصی نام‌های خانوادگی را می‌شنود و می‌گوید "احساس می‌کردم یک عده کارگرِ ساختمانی در زمین هستند". من [وبلاگ‌نویس] این را توهین‌آمیز و زشت می‌یابم. در این لحظه توضیحِ بیشتری هم ظاهراً ندارم: شاید شهودهای زیبایی‌شناختیِ ما تفاوت‌های بنیادین دارند.

  6. سلام، با شما موافق هستم، هر چند شاید بهتر بود عصبانیت شما تا این اندازه به متن وبلاگ انتقال پیدا نمی کرد؛ و اینکه نمیدانم اشتباه دوست شما چه ارتباطی به خیلی جوان بودن ایشان دارد.

نظرتان را بنویسید