متعجب و خوشحالام که کمتر از یک سال بعد از انتشارِ چاپِ اول (تیراژ: ۱۲۰۰ نسخه)، کتاب حالا به چاپِ دوم رسیده است (در ۹۰۰ نسخه). اصلِ کتابِ کریپکی کتابی است بسیار مهم، و کاملاً فنّی—نقل از یادداشتِ مترجم:
در اهمیتِ این کتاب بهدشواری بشود مبالغه کرد. کسی که چند دهه است که از برجستهترین فیلسوفانِ نیمهی دومِ قرنِ بیستم (و بلکه همهی آن قرن) محسوب میشود دربارهی متنی از فیلسوفی نوشته است که چندین دهه است که از برجستهترین فیلسوفانِ نیمهی اولِ قرنِ بیستم (و بلکه همهی قرنها) شمرده میشود، و این کتاب نه کتابی داستانی و عامهپسند دربارهی تولد و مرگ و ثروتِ خانوادگی و غرایبِ رفتاریِ ویتگنشتاین، که دربارهی یک استدلالِ محوریِ فلسفهی متأخرِ او است. این کتاب کتابی است فلسفی، نه کتابی دربارهی یک فیلسوف یا دربارهی فلسفه.
به درخواستِ من، عبارتِ ’چاپ دوم‘ را روی جلد نیاوردهاند. اشکالهای کشفشدهی چاپِ اول اصلاح شدهاند: در صفحهی شانزده سطرِ ۸ و صفحهی ۶۶ سطرِ ۲ی زیرنویس، شمارهی قسمتِ ۲۶۵ از پژوهشهای فلسفی اشتباهاً نوشته شده بود ’۲۵۶‘؛ در عطفِ کتاب، فاصلهی اضافهای بود بینِ کلمهی ’قواعد‘ و ویرگولِ بعد از آن؛ کیفیتِ تصویرِ نویسنده در پشتِ جلد بهتر شده است.
در ترجمهی کتاب مترجم هیچ جا به خودش اجازه نداده توضیحِ فنّیِ فلسفی بدهد. دربارهی کتاب و مسائلِ ترجمهاش چند مطلب در این وبلاگ هست؛ از جمله معرفیِ چند اثر در موضوعاتِ مرتبط، و بحثی دربارهی عنوانِ فارسیِ کتاب.
در ترجمهی کتاب مترجم هیچ جا به خودش اجازه نداده توضیحِ فنّیِ فلسفی بدهد. چرا؟
بهنظرِ من، کتابِ خوشخوانِ نویسندهی زندهی معاصر نیاز به توضیحِ فنّی ندارد. مترجم اگر حرفِ گفتنیای دارد میتواند بنویسد و جداگانه منتشر کند.
ممنون. فکر میکنم گاهی لازم و مفید است. البته اگر به قصدِ فضلفروشی نباشد.
سلام و تبریک
وقتی داشتم این متن را میخواندم، در قسمت اشکال های کشف شده، عبارت "قسمت 265 …" را ابتدا اینطوری خواندم: قسمت 256. بعد در سطر وقتی "256" را دیدم، برگشتم و دیدم اشتباه خوانده ام. خنده ام گرفت.
«بهدشواری بشود مبالغه کرد»
این عبارت بدخوان است و کژتابی دارد. به گمانم ناآگاهانه ترجمهای است از مثلاً:
it is hard to exaggerate
روشن است که منظور چیزی شبیه به اینها است: «در اهمیت این کتاب هیچ تردیدی نیست» یا «هیچ تردیدی نیست که این کتاب بسیار با اهمیت است» یا «در اهیمت این کتاب هرچه بگوییم کم گفتهایم»، که البته این آخری بهواقع کمی مبالغه در خود دارد!
——
«از برجستهترین فیلسوفانِ نیمهی دومِ قرنِ بیستم (و بلکه همهی آن قرن)»
بالاخره کدام؟ نیمه یا همهی آن قرن؟
این عبارت هم به نظرم از یک ذهن ترجمهزده برمیآید و اگر انگلیسیاش را بازسازی کنیم خواهیم دید که مشکلی ندارد.
——
«و این کتاب نه کتابی داستانی و عامهپسند دربارهی تولد و مرگ و ثروتِ خانوادگی و غرایبِ رفتاریِ ویتگنشتاین، که دربارهی یک استدلالِ محوریِ فلسفهی متأخرِ او است.»
از همان عنوان کتاب نمیشود این را دانست؟ واقعاً مخاطب این کتاب که البته اهل فلسفه است پیشاپیش نیاز به این اطلاعات پیشپاافتاده دارد؟
——
«شمرده میشود»
حالت مجهول که نشان از ذهن ترجمهزده دارد!
——-
«کسی که چند دهه است که از برجستهترین فیلسوفانِ نیمهی دومِ قرنِ بیستم (و بلکه همهی آن قرن) محسوب میشود دربارهی متنی از فیلسوفی نوشته است که چندین دهه است که از برجستهترین فیلسوفانِ نیمهی اولِ قرنِ بیستم (و بلکه همهی قرنها) شمرده میشود، و این کتاب نه کتابی داستانی و عامهپسند دربارهی تولد و مرگ و ثروتِ خانوادگی و غرایبِ رفتاریِ ویتگنشتاین، که دربارهی یک استدلالِ محوریِ فلسفهی متأخرِ او است.»
احتمالاً در کپی-پیست خطای صورت گرفته، چراکه این نمیتواند یک جملهی واحد باشد.
——
«این کتاب کتابی است فلسفی، نه کتابی دربارهی یک فیلسوف یا دربارهی فلسفه.»
این دیگر از آن عبارتها ست که نبودش بهتر از بودش است. خواننده میماند بالاخر این «فلسفی» دقیقاً به چه معناست در حالی که کتاب بهواقع دربارهی فلسفهی یک فیلسوف است.