گفتهاند که بدترینِ مردم کسی است که دیگران برای اجتناب از شرّش احتراماش کنند. شاید یک مصداقاش را بشود در وضعیتی از این دست دید: دوستی دارید، و بدزبانیِ متعفنِ خُردسالانه و بیمزگیِ خودپسندانهی کممایهی همسرش را تحمل میکنید تا اینطور نشود—و خطر جدّی است—که از معاشرتِ دوستتان محروم بشوید.
دوستی که "بدزبانیِ متعفنِ خُردسالانه و بیمزگیِ خودپسندانهی کممایهی همسرش" را دیده اید لیاقت و شایستگی دوستی شما و کسانی مثل شما را ندارد ای استاد فرهیخته
سلامٌ علیکم. وصفِ "استاد فرهیخته" در موردِ من مصداق ندارد، و چنان چیزی هم خوشبختانه ندیدهام.
بامزه و افشاگرانه: کمی بعد از این پست، کسی اعتراض می کند. گفته شده چه بد که دوستی، همسر بی ادب داشته باشد و کسی می آید و اعتراض می کند (جای شکرش باقیست که از آن کلمات چهار،پنج حرفی نمی نویسد!). بعد هم فورا می رود سراغ مطالب دیگر همین وبلاگ!
منتشر کردید بالاخره! خواستم اضافه کنم: وقتی بی ادبی می کند، به حرفش نخندیم، لایک نزنیم وقتی «همسرش» هم لایک نمی زند. به بچه چهار،پنج ساله که فحش قرقره می کند نباید خندید.
ومن نَكَدِ الدّنْيا على الحُرّ أنْ يَرَى، عَدُوّاً لَهُ ما من صَداقَتِهِ بُدُّ