عنوانِ فارسیِ کریپکنشتاین

ظاهراً برخی مترجمان یا ناشران چندان نگرانِ این نیستند که عنوانِ ترجمه‌شده‌ی کتاب در همان حال‌وهوای عنوانِ‌ اصلی باشد. حالا البته من هم تا حدی با این بحث‌های مقدماتی آشنا هستم که "حال‌وهوا" مفهومِ خیلی روشنی با مرزهای کاملاً دقیقی نیست، الخ.؛ اما این‌طور به‌نظرم می‌رسد که اگر مثلاً عنوانِ 

?What Is This Thing Called Science

را ترجمه کرده باشید به چیستی علم، در این صورت چیزِ مهمی از دست رفته است. عنوانِ اصلی یک جمله‌ی سؤالی است و حال‌وهوای خودمانی‌ای هم دارد ("این چیزی که بِهِش می‌گن علم چیه؟")، و عنوانِ فارسی روشن است که چگونه است. اینکه کتابی با مخاطبِ عام و با قطعی کوچک و طرحی از گربه‌ی لبخندزنانِ خوا‌ب‌آلوده‌ای بر روی جلد در فارسی بشود کتابی در قطعِ وزیری و طرحِ جلدی "وزین" و، با حذفِ مراجع‌اش، تبدیل بشود به یکی از متونِ اصلیِ بعضی گروه‌های آموزشی، پدیده‌ای است که باید جداگانه بررسی‌اش کرد؛ فعلاً گمان می‌کنم با این نمونه‌ی افراطی منظورم در موردِ‌ حفظِ حال‌وهوا را کمی روشن کرده باشم. 

مسأله‌ی من این است که عنوانِ کتابِ کریپکی را چطور می‌شود به فارسی ترجمه کرد:

Wittgenstein on Rules and Private Language: An Elementary Exposition

(آنچه بعد از دونقطه آمده روی جلد نیست و در صفحه‌ی حقوقی هم نیامده؛‌ فقط در صفحه‌ی عنوان هست).

برای exposition آنچه به‌نظرم مناسب می‌آید گزارش است، که در این معنا شاید کمی نامأنوس باشد (در صفحه‌ی عنوانِ یک کتابِ محبوبِ نوجوانی‌ام آمده بود: ضحاک ماردوش / گُزارش سعیدی‌سیرجانی). شاید شرح یا حتی تفسیر هم به ذهن بیاید، اما اینها را شاید بهتر باشد برای واژه‌های دیگری که در همین کتاب مکرراً به‌کار می‌روند نگه داشت: commentary و interpretation.

نکته‌ی دیگرْ on است. آیا بگوییم ویتگنشتاین و قواعد و زبانِ خصوصی؟ یا نظرِ ویتگنشتاین درباره‌ی قواعد و زبانِ خصوصی؟ یا قواعد و زبانِ خصوصی نزدِ ویتگنشتاین؟ در مقایسه با انگلیسی، اشکال‌ِ دومی و سومی این است که نامِ ویتگنشتاین در عنوانِ انگلیسی در ابتدا می‌آید و جلبِ توجه می‌کند. اولی را ترجیح می‌دهم: ویتگنشتاین و قواعد و زبانِ خصوصی. 

 به نظرِ من یک عنوانِ خوبِ دیگر ویتگنشتاین: قواعد و زبانِ خصوصی است. [دونقطه بخشی از عنوان نیست؛ اقتضای خطی‌نوشتنِ عنوان است.]

هر کدام را که انتخاب کنیم، بهترین چیزی که برای روی جلد به فکرم می‌رسد این است که ابتدا نامِ ویتگنشتاین بیاید (با اندازه‌ای بزرگ‌تر از بقیه‌ی عنوان؛ از این لحاظ مثلِ‌ عنوانِ اصلی)، و در سطرِ یا سطرهای بعد قواعد و زبانِ خصوصی بیاید. در صفحه‌ی عنوان، این دنبال می‌شود با گزارشی مقدماتی، با حروفی ریزتر. اشکالِ محتملْ این خواهد بود که در نظرِ اول خواننده گمان کند که ویتگنشتاین نویسنده‌ی کتاب است؛ اما گمان می‌کنم طراحیِ مناسب مانع از این بشود. 

همه‌ی عنوان‌هایی که مطرح کردم البته این اشکال را دارند که در آنها نحوِ فارسی راه را برای این باز می‌گذارد که خصوصی صفتِ قواعد هم باشد. عبارتِ

rules and private language

اگر در متن بیاید به نظرِ من گاهی باید به زبانِ خصوصی و قواعد ترجمه بشود تا ابهامِ دامنه‌ی صفتِ خصوصی از بین برود (ابهامی که در عبارتِ انگلیسیْ متناظری ندارد)؛ اما در عنوانْ این جابه‌جایی به نظرم ناموجه است چرا که محلِ تأکید را تغییر می‌دهد (کریپکی بسیار بیشتر به بحثِ پیروی از قواعد می‌پردازد تا به استدلالِ زبانِ خصوصی).

اینکه آیا بگوییم قواعد یا قاعده‌ها می‌تواند محلِ بحث باشد—و آنچه در اینجا برای من اصلاً مهم نیست این است که عنوانْ "فارسی‌تر" باشد. شهودِ زبانیِ من فرقی حس می‌کند بینِ قاعده‌ها و قواعد (هم‌چنان که بینِ عددها و اعداد، و بینِ توابع و تابع‌ها). احساسِ خامِ من این است که مرجعِ قاعده‌ها چند قاعده‌ی مشخصِ معلوم از سیاقِ بحث است—مثلاً اگر در بحثی صحبت از قاعده‌ی جمع و قاعده‌ی تقسیم است، می‌گویم این قاعده‌ها را در دبستان یاد گرفته‌ایم. و احساسِ خامِ من این است که مرجعِ قواعد مجموعه‌ای است متشکل از هر آنچه در عالمِ سخن که مصداقِ مفهومِ "قاعده" است—پس مثلاً می‌گویم در بحثِ پیروی از قواعد، ویتگنشتاینِ کریپکی موضعی شکّاکانه دارد. 

نظرِ شما؟

6 نظر برای "عنوانِ فارسیِ کریپکنشتاین"

  1. چیزی که باید بهش توجه بشه و بعضی مترجمان اغلب ازش غافلن اینه که در انگلیسی یکی از گزینه‌ها برای بیان مفهوم عام استفاده از اسامی جَمعه. ما توی فارسی این کار رو با اسم مفرد انجام می‌دیم. مثلاً Apples are good for your health باید ترجمه بشه به سیب برای سلامتی خوب است و نه سیب‌ها برای سلامتی خوب هستند.

    حرف ویتگنشتاین مربوط به قاعده و رعایتش در بازی‌های زبانیِ مختلفه. به این اعتبار rules یه اسم عامه. ما این‌جا نظر به کثرت قاعده‌ها نداریم، بلکه منظور قاعده به نحو عامه. بنابراین باید ترجمه بشه به قاعده و نه قاعده‌ها یا قواعد. برای خارج کردنش از دامنه‌ی صفت خصوصی، به نظرم یه راه اینه که زیر هم نوشته بشه. یعنی قاعده توی یه سطر و زبان خصوصی توی سطر بعد.

  2. ممنون. در موردِ رفعِ ابهامِ دامنه با شما موافق‌ام و صحبت‌ام از "سطرِ یا سطرهای بعد" ناظر به همین ایده بود.

    می‌شود نمونه‌های متعدد از ترجمه‌ی استانداردِ انگلیسیِ پژوهش‌های فلسفی آورد (مثلاً قسمتِ ۲۰۲) که rule به شکلِ مفرد و نکره می‌آید، و من ترجیح می‌دهم تا جایی که ممکن است این تفاوت‌ها در ترجمه منعکس بشود.

    غیر از این، حدس می‌زنم شما معتقد باشید که private language هم که در عنوانِ کریپکی هست مفهومی عام باشد. اگر این‌طور باشد، می‌شود پرسید که چرا این عبارت مفرد آمده و rules جمع. دوباره: من ترجیح می‌دهم که، تا جایی که ممکن است، تفاوت‌های ساخت‌ها در فارسی هم منعکس بشود. 

  3. exposition  از ریشه‌ی expose هست. به نظر "درآمدی مقدماتی" یا "یک آشنایی مقدماتی" معادل "an elementary exposition" می‌تواند باشد.

    ویتگنشتاین درباب قواعد زبان و زبان خصوصی

    درآمدی مقدماتی

     

  4. متوجه نشدم که اینکه exposition از expose آمده دقیقاً چه کمکی می‌کند. به هر حال، آن‌قدر که من در کتاب‌های لغت دیده‌ام، exposition به معنای درآمد یا مقدمه یا آشنایی نیست؛ به معنای شرح و بیانِ مشکلات و چیزهایی نظیرِ اینها است (نگاهی سرسری به کتابِ کریپکی هم نشان می‌هد که از جنسِ درآمد و مقدمه نیست). چونان نکته‌ای جانبی: فرهنگ هزاره هم اینها را گفته: عرضه، ارائه، طرح، بیان، نمایش، شرح، تفسیر، توضیح، گزارش.

  5. درود.

    نوشدارو (!) پس از مرگ سهراب خواهد بود، اما پیشنهاد من «ویتگنشتاین، قاعده، زبان خصوصی» است. نخستین ویرگول آن مشکل دونقطه را ندارد و دومین ویرگول صفت خصوصی را فقط برای زبان نگاه می‌دارد. 

    نکته‌ای هم درباره‌ی «قاعده» به‌جای «قواعد» بگویم با نظر به یکی از کامنت‌ها: به نظر من، rules در واقع «اسم جنس» است که در فارسی هم با مفرد و هم با جمع می‌توان آن را افاده کرد و در این مورد شاید به‌‌ةر باشد از مفرد استفاده کنیم یا از جمع در ساخت فارسی به شکل «قاعده‌ها»، چون به نظرم می‌رسد جمع‌های عربی در فارسی که به کار می‌روند اسم جنس بودن را [به‌خوبی] افاده نمی‌کنند. 

     

    • سلام.

      ممنون که نظرتان را نوشتید. درباره‌ی بند آخرِ یادداشت‌تان من چیزی اضافه بر آنچه در پایانِ مطلب آمده ندارم.

      در موردِ عنوانِ پیشنهادیِ شما: من عنوانِ "ویتگنشتاین، قاعده، زبان خصوصی" را این‌طور می‌فهمم که افاده‌کننده‌ی این است که در کتاب درباره‌ی سه چیز صحبت می‌شود (که عبارت باشند از (۱) ویتگنشتاین، (۲) قاعده، (۳) زبانِ خصوصی). اما لابد می‌دانید که کتاب اصلاً درباره‌ی ویتگنشتاین نیست و درباره‌ی نظرِ او در موضوعِ قواعد و در موضوعِ زبانِ خصوصی است.

نظرتان را بنویسید